هر کارآفرینی زمان زیادی را صرف چانهزنی مینماید ، چه باید مشتریان ، تامین کنندگان ، سرمایهگذاران و یا حتی کارکنان خود. اغلب مدیران از استعدادی خوبی برای معرفی محصولات و خدمات خود برخوردارند و به صورت طبیعی میتوانند محصولات و خدمات خود را در مذاکره معرفی نمایند. معمولا چند کلمه یا جمله جادویی دارند که میتواند در مسیر فروش به محصولات به آنها کمک نماید. گاه در زمان مذاکره ، تنها به خاطر گفتن یک جمله یا واژه شما با یک مشکل بزرگ برمیخورند. در هر جایگاهی که هستید ، چه مدیر با تجربه و یا مذاکره کننده تازهکار ، به نکات زیر توجه نمایید ، متوجه خواهید شد که بر اساس اصول و فنون مذاکره حرفهای – چه چیزی را نباید گفت.
در طی مذاکره ( مثل مذاکره فروش ) ، اینکه به مشتری بگویید : من میتوانم این کار را با 120 تا 170 تومان انجام دهم. یا این سفارش را بین 5 تا 17 روز دیگر به شما تحویل میدهم. این نوع از عدد دهی در مذاکره توسط مشتری برای چانه زنی برای کاهش زمان یا قیمت تبدیل میشود. به عبارت دیگر، با ارائه چنین طیفی از اعداد که در اصل شما قبول میکنید که چیزهایی قبول نمایید ، بدون اینکه امتیازی دریافت نمایید.
حتما با این شرایط مواجه بودهاید : زمانی که خستهاید و فقط میخواهید که یک کاری یا قراردادی بسته شود ، در این حالت طرف مقابل میفهمد که شما حاضر هستید تا برای بسته شدن این قرار یک سری امتیازها را نیز بدهید به جلو بروید. در این حالت یک مذاکره کننده حرفهای سعی خواهد نمود که امتیاز بیشتری بگیرید. بنابراین اگر حتی زیر فشار زمان هستید ، نیاز آن را بیان نمایید. باید فضایی را خلق نمایید که طرف مقابل به عقد قرارداد با شما علاقه و اشتیاقی بیشتر از شما نشان دهد . ادامه :::::
طرح توجیهی تولید کود آهن کلاته FeEDDHSA
و تولید کودهای سکواسترین آهن FeEDDHA, FeEDDHSA ,FeHBED, FeEDTA توانسته است تا اثر بسیار بزرگی در پیشرفت دانش تولید کود آهن در ایران داشته باشد.
طرح توجیهی تولید کود آهن کلاته FeEDDHSA برای مجموعه تولید با ظرفیت ۸۰۰۰ تن برای تامین کود آهن مورد نیاز داخل و صادرات برای این مجموعه تدوین شد. این طرح توجیهی برای جذب سرمایه گذار ( بیزینس پلن ، طرح کسب و کار تجاری ، Business Plan ) تهیه شده است.
رنگ در برند ، برندسازی و بازاریابی اهمیت زیادی دارد زیرا اولین برداشتهای صورت گرفته توسط مشتریان مبتنی بر رنگ می باشد. همچنین، رنگ راز تولید یک هویت برند خوب برای شرکت شما میباشد. رنگ ها چیزی بیش از صرفا یک کمک بصری هستند زیرا رنگ هیجانات، احساس ها و تجربیات را منتقل مینمایند. معانی در پس رنگهای مختلف وجود دارند و برای شرکت ها، این رنگ ها میتواند کمک کننده باشند اگر منطبق با این معانی انتخاب شده باشند زیرا انتخاب رنگ می تواند کسب و کار را تحت تاثیر قرار دهد – رنگ هم میتواند کسب و کار را بسازد و هم آن را بشکند.
قرمز، آبی، زرد، سبز، رنگ ها ممکن است تنها بخشی از مبانی باشند اما برای کسب و کار شما آنها نقشی حیاتی ایفا مینمایند.
یک شاخه از روانشناسی که “روانشناسی رنگ“ نامیده می شود به مطالعه رنگ ها و تاثیر آن بر رفتار انسان میپردازد.
روانشناسی رنگ سال ها قبل پدید آمد زمانی که مصریها تاثیر رنگ ها بر خلق و خو را مورد مطالعه قرار دادند و از آنها برای توسعه کل نگر مورد استفاده قرار دادند. رنگ قرمز نماد افزایش گردش خون است، رنگ زرد به معنی تصفیه بدن است، رنگ آبی به منظور تسکین درد است، رنگ ارغوانی برای مشکلات پوستی است، رنگ نارنجی به منظور افزایش انرژی به کار رفته است و رنگ سیاه به معنی زندگی و تولد دوباره است.
در روانشناسی مدرن، کارل جونگ، یک روانپزشک سوئیسی، بر این باور است که رنگ ها و انسان ها ارتباطی خاص با هم دارند، او میگوید “انسانها واکنشهای بدنی جهانی نسبت به محرکهای رنگی دارند”. او همچنین می گوید “رنگ ها زبان مادری ناخودآگاه هستند”.
طرح توجیهی تعمیرگاه خودرو لوکس توسط آقای مهندس شکور به تیم مشاوران مدیریت ایران سپرده شد. آقای شکور دارای ۴ تعمیرگاه خودرو در تهران است و دارای ۲۰ سال سابقه کار در حوزه خرید و فروش و تعمیر خودرو است. هدف از سفارش وی برای نوشتن طرح توجیهی ، جذب یک سرمایهگذار برای ایجاد تعمیرگاه مکانیک ماشینهای لوکس و گرانقیمت خارجی در محمودیه تهران است. این تعمیرگاه فقط برندهایی خودرویی مانند بنز ، بی ام دبلیو ، پورش و آئودی را پذیرش خواهد نمود. تعمیرگاه خودرو دارای هفت بخش است : تعمیرات موتوری و تعمیرات بدنه، خدمات بکسل تا محل تعمیرگاه ،تیونینگ خودرو ،کارواش خودرو، مشاوره در خرید و فروش ، فروش خودرو. نوشتن طرح توجیهی ( بیزینس پلن ، طرح کسب و کار تجاری ، Business Plan ) بیست روزه انجام شد.
عوامل کلیدی موفقیت KSF : Key Success Factors ، مهمترین عنصر برای دستیابی سازمان به موفقیت است. اگر بتوانید عوامل موفقیت کلیدی را دقیق بشناسید و برای تحقق آن روبهجلو حرکت نمایید، احتمال اینکه سازمان شما به موفقیت دست یابد، افزایش مییابد. ما در این مقاله عوامل کلیدی موفقیت را از جنبههای متفاوتی مورد ارزیابی قرار خواهیم دارد. در مرحله اول اجازه دهید که طیف گسترده عوامل موفقیت کلیدی که کلید فعالیتهای سازمان و تحقق استراتژی سازمان است را بررسی نماییم.
یکی از مهمترین اجزا و عناصر فرایند دستیابی به موفقیت “عوامل کلیدی موفقیت KSF ” است. عوامل کلیدی موفقیت ، همان چیزهای حساس و پراهمیتی است که موجب میشود که موفقیت یک سازمان میشود. از واژه ” عوامل کلیدی موفقیت ” یک واژه تخصصی حوزه مدیریت است و به خصوص مدیریت استراتژیک است.
امروزه با توجه تعدد عوامل اثرگذار بر در مسیر دستیابی به موفقیت یک سازمان ، تعداد فرصتهای پیش روی مدیران بسیار محدود است ، مدیر موفق خواهد بود که بتواند توان عناصر منجر به موفقیت خود را به درستی شناخته و از آنها به درستی استفاده نماید و در مرحله بعد بتواند عوامل کلیدی موفقیت سازمان خود را تقویت نماید.
ساخت نام برند زيبا جذب و متفاوت نياز به دانش و مهارتي دارد كه مبتني بر استراتژي مديريت برند است. در اين مقاله قصد داريم تا به موارد زير پاسخ دهيم :
نام برند يا نام تجاري عبارت است كه تمام آنچه يك شركت ميتواند داشته باشد. برند ، دارايي يك شركت است. اما بايد بدانيد كه نام برند از نام شركت متفاوت است. مثلا شركت “ارتباطات تأمين شمس نوين” مالك برند ” رايتل” است.
نام برند ميتواند زمينه مناسبي براي توسعه كسبوكار و ايجاد برند زيرمجموعه Sub-Brand باشد . زماني كه نام انتخاب و در بازار منتشر شد ، عملا تغيير آن يك خرابكاري بزرگ محسوب ميشود كه هزينه بسيار در پي خواهد داشت ، پس نام برند بايد از ابتدا به درستي انتخاب شده باشد. براي ساخت برند زيبا ، جذاب و متفاوت براي محصولات و خدمات خود ميتوانيد از مشاوره حرفهاي برند ما استفاده نماييد و يا از مطالب متفاوت سايت ما بهره ببريد تا در مسير ساخت نام برند گامهاي منطقي و صحيح برداريد. با تركيب مناسب استعدادها، خلاقيت و صبر، ممكن است بتوانيد نامهايي كه شما دنبال آن هستيد را پيدا نماييد.
با اين حال، آنچه ممكن است اين كار در ابتدا آسان به نظر آيد اما به سرعت به عملي فوقالعاده چالشبرانگيز تبديل ميشود. محدوديتهايي بسيار وجود دارد مانند پيدا كردن نام برند منحصربهفرد با دامنه com قابل ثبت ، انتخابهاي شما را محدود ميكند و شما را مجبور ميكند دامنه تخيلات خود را گسترش دهيد – احتمالا فراتر از زمان و تواناييهاي خلاقانه خويش.
شما به دلايل متفاوتي ممكن است كه فرايند ساخت برند را شروع نماييد ، اما همه اينها آنان ريشه در دو عنوان اساسي دارد :
دليل شروع فرايند ساخت نام برند ، مهم نيست – مهم اين است كه شما يك نام جديد نياز داريد و انتخاب اين نام هم سخت است.
شايد اين بزرگترين افسانه پيرامون نامگذاري است. غالب مردم بيان ميكنند كه با شنيدن يك باره يك نام در خصوص آن ميتوانند تصميم گيرند ، كه اين كاملا نادر است. در واقع نامهاي خوب ، استراتژيك هستند و نياز به آزمودن و اثبات دارند. بنابراين هنگاميكه شما نام يك شركت جديد ، خدمت جديد يا محصولي جديد را انتخاب مينماييد – قوانين همچنان يكسان است.
ادامه :
تفاوت بین هویت برند و مدیریت برند یکی از ابهامات کافرمایان است. به این معنا که افراد غیر متخصص در حوزه مدیریت برند مانند طراحان وب سایت ، طراحان لوگو و حتی افرادی که از گرایشات متفاوت مدیریت به جز بازاریابی فارغ التحصیل شدهاند و اطلاع دقیقی از مدیریت برند ندارند ، یک اشتباه را به یک دانش و یک فرهنگ تبدیل نمودند.
این اشتباه بزرگ در یک جمله میتوان بیان نمود : برند یعنی طراحی لوگو و سربرگ . حال آنکه این موارد جزیی اط هویت بصری برند بوده ( منابع هویت برند ) و نه تمام آن . در ضمن هویت بصری خود بخشی از برند است.
این مشکل دو بعد دارد :
در مقاله ای نیز پیشتر توضیح دادیم که لوگو همان برند نیست. شما اگر سری به سایتهای طراحی لوگو بزنید ، خواهید دید که همگی ، پیشنهاد طراحی عناصری هویت بصری برند را نیز دارند. اما آیا مگر میشود بدون استراتژی برند ، فردی برای شما هویت بصری طراحی نماید ؟ در هیچ کجای جهان ، جز در ایران این اتفاق رخ نمیدهد.
البته اگر آنان بعد از خواندن این مقاله، ادعای نوشتن استراتژی برند هم برای شما ننمایند !!
درک این تفاوت بسیار مهم است. زیرا با درک تفاوت بین هویت برند و مدیریت برند ، شما میدانید که چه میخواهید و چگونه باید به آن دست یابید. یعنی استراتژی و راه دستیابی به اهداف مشخص میشود. یادتان باشد ثبات ، عامل موفقیت است ، برای اینکه کسب و کار شما به ثبات برسد باید استراتژی داشته باشید.
اگر مقالات و کتابهای دهه 60 یا 70 را مطالعه نمایید ، خواهید دید که به علت محدودیت در رسانههای تبلغاتی ، مشریان به راحتی در معرض پیام های قرار میگرفتند ، اما امروز با حجم بالای رسانه ، مصرف کنندگان در هر لحظه با چند برند در چند رسانه مواجه هستند.
نقاط تماس متفاوت و متعددی مانند باید اطمینان حاصل نمایید که هویت برند در تمام این رسانههای تبلغاتی ATL , BTL,TTL به یک شیوه استاندارد دیده شود ( بیزینس کارت ، وب سایت ، بیلبورد ، رادیو ، تلویزیون ، شبکه های اجتماعی ، رومه ، مجله ، نمایشگاه ، بسته بندی ، … )
و از سوی دیگر این هویت برند باید دارای پیامی باشد که آن پیام باید در راستای استراتژی بازاریابی و فروش سازمان خلق شده باشد. همچنین استراتژی بازاریابی و فروش باید در راستای استراتژی کلان از پیش مشخص شده باشد.
پیچیده شد ؟ بله – همینطور است
ادامه مطلب : تفاوت بین هویت برند و مدیریت برند ( عناصر هویت برند )
تشکیل تیم فروش و پس از آن حفظ و ارتقای کیفی و کمی آن ، یکی از دغدغههای اصلی مدیران فروش است. همانطور که میدانید ، فروشنده خط آتش و معرف شرکت ، محصولات و خدمات و برند است. فروشنده به عنوان نماینده سازمان در مذاکره فروش با مشتری است. همینطور این فروشنده است که باید بتواند مشتری به بازگشت به خرید ( خرید مجدد ) متقاعد نماید. همه اینها فشارهایی است که روی فروشنده است.
بنابراین ، تشکیل تیم فروش حرفهای و اثربخشی میتواند موجب ایجاد مشتریان راغب و تبدیل مشتری راغب به مشتری بالفعل گردد. اما این مهم چگونه تحقق میابد ؟ چگونه باید این نیروهای فروش را که میتوانند چنین مسئولیتی را بر عهده گیرند ، پیدا و گیرد هم آورد ؟ در این مقاله میخواهیم گوشهای از تجربیات تیم مشاوران مدیریت ایران در خصوص نحوه تشکیل تیم فروش را در اختیار شما قرار دهیم. در ادامه ، 5 مرحله تشکیل تیم فروش حرفهای با بهرهوری فروش بالا را تشریح مینماییم.
برای تشکیل تیم فروش به دنبال افراد جاهطلب و مثبت باید بود. تشخیص این نوع از شخصیت نیز خود یک هنر است. شاید یک فروشنده ، تمام مهارتهای مدنظر شما را از همان اول نداشته باشد. اگر فروشنده تمایل به مشارکت در کلاسهای آموزش فروشندگی حرفهای را داشته باشد و آدمی باشد که از قدرت مکالمه مناسبی برخوردار باشد ، میتواند در آینده یک دارایی برای شرکت خود محسوب شود. باید در جلسه مصاحبه توسط فردی حرفهای ، مورد آزمایش هدفمند قرار گیرد ، تا میزان مهارتهای وی ارزیابی شود.
مهمترین ویژگی یک فروشنده خوب ، مهارت شنونده خوب بودن است. او باید هنر خوب گوش دادن را بشناسد. فروشندهای که خوب گوش دهد ، میتواند تمام موارد خواسته شده را به دقت پیادهسازی نماید. برای ترجمه فرهنگ سازمانی برای مشتریان ، این یک مهارت ضروری است. ایجاد شهرت برند برای موفقیت یک کسبوکار بسیار حیاتی است.
ادامه : تشکیل تیم فروش
بیزینس پلن استارت آپ یکی از مواردی که با علمی و مدرن شدن فضای کسبوکار یک ضرورت غیرقابل انکار و دارای فواید بسیاری است. نوشتن یک بیزینس پلن برای استارت آپ کمی هراسانگیز به نظر میآید ، اما این ترس نباید موجب آن شود که نیاز به آن را در نظر نگیرید. داشتن یک بیزینس پلن ( طرح تجاری ، طرح کسبوکار Business Plan ) صحیح برای زنده ماندن و توسعه کسبوکار شما بسیار مهم است. البته اگر به این نکته توجه نمایید که این بیزینس پلن باید از یک استاندارد خاص و موثر استفاده نمایید. چه این بیزینس پلن برای ایران باشد چه بیزینس پلن برای سرمایه گذاری در کانادا باشد.
نقطه شروع هر بیزینس پلن ، مخاطب آن است. چه کسی قرار است که آن را بخواند ؟ هدف برنامه شما چیست – آیا به دنبال جذب یک سرمایه گذار هستید ؟ شاید هم به دنبال جذب یک شریک هستید. با وجود همه اینها ، یک مورد مسلم است ، باید بر اساس نوع مخاطب این بیزینس پلن نوشته شود. برای مثال ، یک سرمایهگذار بالقوه به دنبال توضیح دقیق نحوه بازگشت سرمایه گذاری خود میباشد. مدیر مالی یک سازمان به دنبال اثبات است که میتوانید قبل از تأمین مالی، وام خود را پرداخت کند.
یک سرمایه گذار حرفهای و با دانش ، بر تحقیقات بازار و شناخت بازاری که قصد سرمایه گذاری بر آن را دارد ، تاکید مینماید. بنابراین ، تحقیقات بازاریابی در بیزینس پلن باید بر اساس اطلاعات دقیق و واقعی باشد و از هرگونه عدد سازی باید پرهیز نمود. تحقیقات بازاریابی بیانگر آگاهی شما از فرصتها و تهدیدهایی است که باید در ارزیابی و تحلیلهای مالی، بازاریابی ، فروش و برندسازی خود استفاده نمایید.
تبلیغات ریشه در ابلاغ یک پیام دارد. در تعریف تبلیغات چنین بیان مینماییم که : تبلیغات به معنای برقراری ارتباط با مشتری برای بیان یک پیام در خصوص خدمات و محصولات را دارد.
واژه تبلیغات Advertising نیز از واژه Ad به معنای ” رو به کسی/ نسبت به کسی ” است و Vertere که واژه لاتین است نیز به معنای “برگشتن” است. در کل Advertere به معنای به رو به کسی برگشتن ( کسی را مدنظر قرار دادن ) است. تبلیغات برای انجام شود ، یعنی پیام خود را به مخاطب هدف برساند نیاز به رسانه تبلیغاتی ATL , BTL , TTL ( کانال رسانه ) دارد . انواع رسانه در اختیار افراد و شرکتها وجود دارد. رسانههایی مانند تلویزیون ، رادیو ، کارهای چاپی و رسانههای آنلاین.
نتفلیکس Netflix در سال 1997 توسط Randolph و Hastings تأسیس شد و یکی از پیشروترین شبکههای پخش کننده تلویزیونی در جهان با داشتن مشترکین بیش از 75 میلیون در سراسر جهان به دلیل بیش از 100،000 فیلم در شبکه خود است.
طی سالها، Netflix موفقیتهای خود روشهای مختلفی را برای تکامل ترکیب بازاریابی خود برای افزایش فروش و تولید سود معرفی کرده است. رقبای آن شامل HBO GO ، Vudu ، Hotstar ، Amazon Prime ، Hulu هستند که همگی هنوز نتوانستهاند از موفقیت نتفلیکس پیشی بگیرند. همچنین طی سالها ، سود Netflix به سرعت افزایش یافته است، زیرا خود را به عنوان یکی از بهترین اشکال پخش تلویزیونی تثبیت کرده است.
در اینجا به معرفی مارکتینگ میکس ( یا آمیزه بازاریابی ) نتفلیکس Marketing Mix of Netflix می پردازیم .
از زمان آغاز به کار ، Netflix از طریق روشهای فروش خلاقانه خود ، خود را به عنوان ارائه دهنده خدماتی موفق معرفی نموده است. مشتریان Netflix این شانس را دارند که به هزاران فیلم و نمایش تلویزیونی که باهدف دستیابی به خواستههای مشتریان هر روز به روز رسانی میشوند ، دسترسی پیدا نمایند.
علاوه بر این ، نتفلیکس از طریق پست نیز DVD محتوای تصویری خود را ارسال مینماید که مزیت بزرگی در مواجه با رقبا به ویژه در بازه زمانی 1999 تا 2007 فراهم مینمود . این واقعا یک ایده خلاقانه و بسیار موفق بود. در سال 2012 ، سه نوع اشتراک برای مشتریان در نظر گرفته : فقط پخش آنلاین ، DVD به استثنای پخش آنلاین و DVD به همراه پخش آنلاین .
هر مدل اشتراک دارای ویژگیهای مختلفی از جمله سطح کیفیت مختلف HD ، تعداد صفحهای که میتوانید همزمان محتوا را تماشا کنید. Netflix را میتوان به عنوان یک محصول محسوس و محصول نامشهود طبقه بندی کرد. ملموس بودن به دلیل ارسال DVD ، سرویس نامحسوس نیز به دلیل پخش آنلاین است. این محصول در Xbox ، PlayStation و Wii نیز قابل دسترسی است. برنامه آن با Android و Apple IOS سازگار است و در تلفنهای هوشمند قابل دسترسی است.
ادامه : مارکتینگ میکس
یک سرمایه گذار انجل Angel Investor ( یا سروش سرمایه گذار ) فردی است که در یک کسب و کار پر خطر جدید یا کوچک سرمایه گذاری میکند، برای یک استارت آپ یا توسعه آن سرمایه فراهم می کند. سرمایه گذاران انجل عموما افرادی هستند که مقداری پول نقد اضافی در اختیار دارند و به دنبال نرخ بالاتری از بادهی نسبت به آنچه در سرمایه گذاری های سنتی به دست می آید هستند. یک سرمایه گذار انجل عموما به دنبال سودی 25 درصد یا بیشتر است.
یک سرمایه گذاری انجل شکلی از تامین مالی در ازاء سهام می باشد – سرمایه گذار در مقابل گرفتن بخشی از سهام شرکت تامین مالی انجام می دهد. تامین مالی در ازاء سهام معمولا در کسب و کارهایی که استقرار نیافته اند و جریان نقدینگی یا وثیقه کافی برای گرفتن وام از موسسات مالی را ندارند مورد استفاده قرار می گیرد.
سرمایه گذاران انجل خلاء موجود بین تامین مالی مقیاس کوچک ارائه شده توسط خانواده و دوستان و سرمایه گذاران سرمایه گذاری های پر خطر را پر می کنند. جذب کردن سرمایه گذار انجل همیشه کار آسانی نیست، اما می توان کارهایی در این خصوص انجام داد. نخست، این موضوع را مد نظر قرار دهید که آیا سرمایه گذاری انجل حقیقتا برای شما و کسب و کارتان خوب است.
ادامه : نحوه پیدا کردن یک سرمایهگذار انجل Angel Investor
آیا شما کارآفرینی هستید که مایل هستید به کانادا بروید کسب و کاری راه اندازی کنید؟
برنامه ویزای استارت آپ کانادا راهی است برای کارآفرینان جهت انجام این امر.
سند کسبوکار ( طرح توجیهی / Business Plan / بیزنس پلن )
این برنامه به منظور جذب کارآفرینان پویا از سراسر جهان طراحی شده است، جهت آوردن آنها به کانادا، و حمایت هایی که نیاز دارند را برای آنها فراهم می کند (از جمله تامین مالی) تا کسب و کار خود را ایجاد کنند و بتوانند در یک مقیاس جهانی رقابت کنند و شغل هایی برای کانادایی ها ایجاد کنند.
کارآفرینانی که واجد شرایط برنامه ویزای استارت آپ کانادا هستند از شانس بالایی برای رشد و پیشرفت برخوردار هستند؛ هدف رفع موانع ورود متقاضیان به کانادا در طی چند هفته می باشد. و ویزای کارآفرینان کانادا اقامت دائمی به این افراد می دهد که می تواند به شهروندی کانادا منجر شود.
در حالیکه تصور می شد که کارآفرینان در بخش های تکنولوژی (تکنولوژی بالا) از قبیل کارآفرینان سیلی ولی که نتوانسته اند وضعیت اقامت در ایالات متحده دریافت کنند ممکن است به طور خاص علاقه مند به برنامه ویزای استارت آپ کانادا باشند، کارآفرینان بعد از این از هر کجای دنیا تشویق می شوند تا درخواست خود را ارائه کنند.
اگر شما می خواهید از طریق برنامه ویزای استارت آپ کانادا به کانادا مهاجرت کنید، به صندوق سرمایه گذاری کانادا، گروه سرمایه گذار انجل (سرمایه گذار فرشته) یا مرکز رشد کسب و کار که مایل هستند در کسب و کار جدید شما سرمایه گذاری کند نیاز خواهید داشت.
صندوق سرمایه گزاری کانادا، گروه سرمایه گذار انجل یا مرکز رشد کسب و کار از سوی دولت کانادا تعیین شده اند تا در برنامه ویزای استارت آپ کارآفرینان شرکت کنند.
بنابراین، گام اول متقاعد کردن یکی از این گروه ها یا صندوق های تعیین شده است در خصوص اینکه ایده کسب و کار شما ارزش سرمایه گذاری دارد. مشکل آن است که گروه ها یا صندوق های مختلف فرایندهای متفاوتی برای این کار دارند، بنابراین شما باید با هر صندوق سرمایه گذاری یا گروه سرمایه گذاری انجلی که تصمیم دارید ایده تان را به آن عرضه کنید به طور مستقیم تماس بگیرید تا بفهمید آنها به چه اسنادی نیاز دارند و شما برای ارائه کردن ایده کسب و کارتان چه چیزهایی باید به آنها ارائه کنید. به عنوان نمونه، برخی از گروه ها نیازمند یک برنامه کسب و کار مکتوب و مبسوط هستند در حالیکه برخی دیگر اینگونه نیستند.
ایده خوبی است که کمی برای گروه های مختلفی که در این لیست وجود دارند، از قبیل صندوق های سرمایه گذاری، مراکز رشد کسب و کار و گروه های سرمایه گذاری انجل وقت بگذارید و بر روی آنها تحقیق کنید چرا که این گروه ها اهداف متفاوتی دارند و اغلب ترجیح می دهند روی انواع خاصی از کسب و کار سرمایه گذاری کنند. با بازدید کردن از وب سایت های این گروه ها شروع کنید. ممکن است بتوانید طرحی کلی از فرایند درخواستی که برای دنبال کردن نیاز دارید بیایید تا ایده خود را از طریق وب سایت به آنها ارائه کنید.
اگر سرمایه گذار، مرکز رشد کسب و کار یا گروه سرمایه گزار تصمیم بگیرد که از ایده کسب و کار شما حمایت کند، آنها یک نامه حمایت به شما ارائه خواهند کرد و یک گواهی تعهد تکمیل شده را به طور مستقیم به مرکز مهاجران، پناهندگان و شهروندان کانادا (IRCC) ارائه خواهند کرد. گواهی تعهد جزئیات مربوط به تعهد بین شما و سازمان سرمایه گذاری را ارائه می کند.
شما می توانید از چندین سازمان حمایت دریافت کنید، که تحت عنوان syndication شناخته می شود. اگر قضیه اینگونه باشد، سازمان های حمایت کننده از شما با همدیگر یک گواهینامه تعهد واحد برای مرکز مهاجران، پناهندگان و شهروندان کانادا (IRCC) ارائه خواهند کرد و شما یک نامه حمایت دریافت خواهید کرد.
زمانی که نامه تان را دریافت کردید، برای درخواست کردن یک ویزای استارت آپ آماده خواهید بود، با فرض اینکه دیگر شرایط لازم را دارا هستید. شما نمی توانید بدون داشتن یک نامه حمایت برای ویزای استارت آپ کارآفرینی کانادا درخواست بدهید.
شرایط دریافت ویزای استارت آپ کانادا
تخفیف گرفتن میتواند سرعت دستیابی به توافق را افزایش، نمایشی از حسن نیت و اهرمی برای درخواست امتیاز خاص توسط مشتری به حساب آید. پیشتر در یک مقاله توضیح دادیم ؛ تخفیف نیز دارای خطرهای احتمالی است که یک مدیر فروش بد و غیرحرفه ای این خطرها را به موقع درک نمینماید.
زمانی ارائه تخفیف یک مزیت است که تخفیف استراتژیک باشد – نه هر موقع که مشتری بالقوه از شما درخواست تخفیف نمود. وعده تخفیف پیش از شروع مذاکره واقعی میتواند به سه پیامد منفی زیر را به همراه داشته باشد :
هزینههای تبلیغاتی در ایالاتمتحده در حال افزایش است. در سال 2014 مشاغل آمریکایی بیش از 180.12 میلیارد دلار هزینه تبلیغات نمودهاند. در سطح جهانی در سال 2015 بیش از 540 میلیارد دلار برای تبلیغات هزینه شده است ، این رقم در مقایسه با سال 2014 در حدود 4.6٪ افزایش یافته است که عموم مردم در معرض تعداد فزایندهای از تبلیغ قرار داشتهاند. در سال 1985 ، هر آمریکایی شهری حدود 2000 تبلیغات در روز را مشاهده میکرد که در سال 2016 تعداد این تعداد 5000 تبلیغات در روز رسیده است. با این وجود ، از میان 350 آگهی تماشا شده در روز ، فقط 153 تبلیغات بیش از چند ثانیه مورد توجه قرار میگیرند. اندازهگیری اثربخشی تبلیغات همیشه بزرگترین چالش متخصصان بازاریابی و تبلیغات بوده است.
یکی از آنها بر اساس اندازهگیری شاخصهای بازاریابی مانند آگاهی ، ترجیح ، رضایت مشتری ، وفاداری و دیگری تمرکز روی اندازهگیری شاخصهای بازاریابی ملموس مانند فروش ، سهم بازار ، سود ، بازده سرمایهگذاری ، جریان نقدی ، ارزش شرکت است.
اگر واقعا به دنبال پیشرفت کاری هستید ، باید بتوانید مدیر خود را مدیریت نماید. البته شاید فورا ذهن شما به سمت روشهایی برای فرار از کار و یا روشهای امتیازی گیری از مدیریت برود. نه ، اشتباه به عرضتان رسیده است ، این برای شما دوست از زیر کار درو ، چیز جذابی نداریم. این مقاله برای کسانی است که مدیر خود را در جهت موفقیت خود سازمان باید مدیریت نمایند.
اما چرا باید رئیس را مدیریت نمود ؟ مگر قرار نبود که رئیستان ، شما را مدیریت نماید ؟
مدیریت رئیس به شما کمک میکند تا توجه وی را به مواردی که باید در اولویت و فوریت قرار گیرد، جلب نمایید. مدیریت مدیر موجب میشود که تمرکز مدیر را دائما روی پروژهها اصلی که شما نیز روی آن کار مینمایید ، همچنین بازخورد رئیس و نقطه نظرات وی را بلافاصله دریافت خواهید نمود. همین اعتماد به رهبری شما را افزایش میدهد. اعتماد برای پیشرفت شغلی مهم است.
حداقل دو ساعت قبل از جلسه با مدیر ، یک لیست کوتاه از مواردی که برایتان مهم است ، را تهیه نمایید .این لیست را بر اساس آنچه ضروری اولویت است مرتبط نمایید. برخی از عناوین لیست در مورد موضوعاتی است که در سازمان در دست اجرا و باید در خصوص پیشرفت آنها صحبت شود، برخی در مورد عناوینی است که باید توسط مدیر تأیید شوند. من در زمان جلسه با مدیرم ، در انتهای این لیست ، عناوینی از ایدههایی که میتواند موجب رشد سازمان گردد را قرار میدهم. باید سعی کنید که در جلسه منعطف باشید ، این انعطاف با پرسیدن از آنچه برای مدیرتان بسیار مهم است، خود را نشان میدهد. اول سوالات مدیر را پاسخ دهید و سپس به سراغ لیست بروید.
علت شکست بسیاری از استارتاپ ها یکسان است . سرمایه گذار میخواهد بداند که نتیجه سرمایه گذاری وی بر یک کسب و کار ، موفقیتی بزرگ است یا شکستی فاجعه بار ؟
برای موفقیت استارتاپ ، کارآفرین باید از چالشهای عمومی آگاه باشد و از اشتباهات رایجی که اکثر کارآفرینان پیش از خود ، پرهیز نمایند. در این مقاله برخی از مهمترین اشتباهات منجر به شکست استارتاپ ها را برایتان بازگو می نماییم و بیان خواهیم نمود که چه اقدامی توسط کارآفرین باید در دستور کار قرار می گرفت تا از شکست استارتاپ جلوگیری شود. هرچند که کارآفرین ، بسیار هیجان زده و مغرور است و به گفته مشاور خود کمتر گوش میدهد.
ایده کارآفرین بسیار ساده است اما پیاده سازی آن بسیار سخت است.
بزرگترین دلیل شکست استارتاپ این است که کارآفرین فرض میکند که داشتن یک ایده عالی کافی است. برخی کارآفرینانی که به ما مراجعه مینمایند ، اعتقاد دارند که ایده آنها بسیار عالی است و مشتریان بلافاصله برای خرید آن التماس میکنند و غرق در پول میشوند. در واقع، هرگز اینگونه نیست. برندی مانند Vitoto ، ایده آن در مورد آپلود ویدیو و انتشار آن بود. اما تصمیمات تجاری بدی که گرفته شد ، موجب شکست استارتاپ شد. اینکه فکر کند که مشتری پشت در ایستاده ، یک فکر بیش از اندازه خوشبینانه است. به مدل کسبوکار باید توجه نمود. در طرح توجیهی باید همه هزینهها ، تکنولوژی ، تیم اجرایی ، استراتژی بازاریابی و روشهای کسب درآمد باید مدنظر قرار گرفته شده باشد. بیزینس پلن باید به کارآفرین شناخت بهتری از روش مدیریت کسب و کار و عملیات مورد نیاز بدهد تا به ساده ترین شیوه ممکن به مشتریان خود را جذب نماید.
نکته آموزشی : مهم نیست که ایده شما چقدر خوب است ، اگر پولساز نباشد یا به سطح تولید یا ارائه مدنظر نرسد ، شکست استارتاپ شما قطعی خواهد بود.
طرح توجیهی هوشمند سازی اتاق پرو توسط شرکت XOX که در استرالیا مستقر است به ما واگذار شد. ازآنجاییکه کشور استرالیا اهمیت بالایی به طرحهای نوآورانه میدهد ، بهشت شرکتهای استارتاپ است . این طرح توجیهی برای همکاری با یک شرکت که داری 160 نمایندگی خورده فروشی لباس نه ، مردانه و بچهگانه در سراسر استرالیا و نیوزیلند است و قصد دارد تا هوشمند نمودن اتاق پرو تمام نمایندگی فروش این شرکت از طریق سیستم آینه هوشمند ، تجربه خرید را دلپذیرتر نماید.
آینه هوشمند از طریق متصل کردن فروشگاه به شبکه اطلاعات خریداران را جمعآوری نموده و از طریق یک سیستم هوش مصنوعی محصولات مناسب را به مشتری پیشنهاد نماید.
ادامه
طرح توجیهی سیستم هوشمندسازی اتاق پرو – استارتاپ استرالیا
کنترل کارکنان به چه معناست ؟
کنترل کارکنان بخشی از 4 وظیفه اصلی یک مدیر است ( برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و رهبری و کنترل ) است. کنترل کارکنان به عنوان یک وظیفه به مدیریت منابع انسانی سازمان تفویض میگردد و معنای آن قراردادن نیروی انسانی در یک چهارچوب اخلاقی و رفتاری بر اساس الگوی فرهنگی مدنظر سازمان و نظارت بر دستیابی به سطح مشخصی از کنترل است.
زمانی که کارکنان به مدیر خود احترام نمیگذارد ، آیا میتوان کنترل کارکنان را مجددا به دست گرفت ؟
یکی از کارفرمایان ما تعریف میکرد :
در شرکتی ، مدیر مستقیم من در تصمیمهایی که باید توسط ما برای کارکنان زیرمجموعه خود میگرفتم ، مستقیما دخالت میکرد، مثل : گرفتن مرخصی، برخی وظایف محوله یا گزارش کارکنان من به او بدون اینکه به من گزارش دهند. زمانی که مشکل خاصی را با وی مطرح میکردم ، مثل برخورد با اظهارنظرهای بیمورد یکی از کارکنانم ( آن کارمند حتی میخواست که با من درگیری فیزیکی پیدا کند) ، زمانی که به مدیر گرفتم ، او حرف مرا به تمسخر گرفت ). من فکر میکردم که قدرت کافی برای برخورد با کارکنانم را دارم ، اما مدیرم هرگز آن را جدی نگرفت. او فقط میگفت ، نادیده بگیر. حتی مدیر منابع انسانی نیز کمکی نکرد. در اینجا قصد داریم که در خصوص قدرت برای کنترل کارکنان صحبت نماییم. چرا از مدیران سطح بالاتر برای کنترل کارکنان خود کمک میخواهید ؟
شما مدیر آنان هستید و این شما هستید که باید آنها را مدیریت نمایید. اگر با کارکنان خود درگیری لفظی پیدا میکنید ، اگر برای شما تره هم خورد نمیکنند ، شما کنترل کارکنان خود را از دست دادهاید. برای به کنترل مجدد کارکنان خود باید به سه چیز توجه نمود: کارکنان خود ، مدیر خود و خودتان.
کنترل کارکنان : چگونه کارکنان را کنترل نمایید ؟
کنترل کارکنان بخشی از 4 وظیفه اصلی یک مدیر است ( برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و رهبری و کنترل ) است. کنترل کارکنان به عنوان یک وظیفه به مدیریت منابع انسانی سازمان تفویض میگردد و معنای آن قرارداد نیروی انسانی در یک چهارچوب اخلاقی و رفتاری بر اساس الگوی فرهنگی مدنظر سازمان و نظارت بر دستیابی به سطح مشخصی از کنترل است.
زمانی که کارکنان به مدیر خود احترام نمیگذارد ، آیا میتوان کنترل کارکنان را مجددا به دست گرفت ؟
یکی از کارفرمایان ما تعریف میکرد :
در شرکتی ، مدیر مستقیم من در تصمیمهایی که باید توسط ما برای کارکنان زیرمجموعه خود میگرفتم ، مستقیما دخالت میکرد، مثل : گرفتن مرخصی، برخی وظایف محوله یا گزارش کارکنان من به او بدون اینکه به من گزارش دهند. زمانی که مشکل خاصی را با وی مطرح میکردم ، مثل برخورد با اظهارنظرهای بیمورد یکی از کارکنانم ( آن کارمند حتی میخواست که با من درگیری فیزیکی پیدا کند) ، زمانی که به مدیر گرفتم ، او حرف مرا به تمسخر گرفت ). من فکر میکردم که قدرت کافی برای برخورد با کارکنانم را دارم ، اما مدیرم هرگز آن را جدی نگرفت. او فقط میگفت ، نادیده بگیر. حتی مدیر منابع انسانی نیز کمکی نکرد. در اینجا قصد داریم که در خصوص قدرت برای کنترل کارکنان صحبت نماییم. چرا از مدیران سطح بالاتر برای کنترل کارکنان خود کمک میخواهید ؟
شما مدیر آنان هستید و این شما هستید که باید آنها را مدیریت نمایید. اگر با کارکنان خود درگیری لفظی پیدا میکنید ، اگر برای شما تره هم خورد نمیکنند ، شما کنترل کارکنان خود را از دست دادهاید. برای به کنترل مجدد کارکنان خود باید به سه چیز توجه نمود: کارکنان خود ، مدیر خود و خودتان
ویزای ویژه استرالیای جنوبی با هدف تقویت اقتصاد این منطقه فقط به مدت سه سال در دسترس است.
ویزایی که برای اولین بار در مارس 2018 در جریان انتخابات منتخب ایالت استرالیای جنوبی اعلام شد ، نیازی به هزینه سرمایه ای ندارد ، برعکس بیشتر ویزاهای تجاری و نوآوری که در استرالیا ، کانادا ، هلند ، آلمان و سوئد وجود دارد.
دولت فدرال با تصویب ویزای Subclass 408 (فعالیت موقت) به دارندگان ویزا اجازه می دهد تا به مدت سه سال به همراه خانواده خود در استرالیا بمانند.
کارآفرین باید زیر 45 سال سن داشته باشد و از دولت ایالتی استرالیا جنوبی برای ایجاد مشاغل نوآورانه در ایالت پس از ارائه طرح توجیهی Business Plan ، از کارشناسان دولت ایالت استرالیای جنوبی تأیید کتبی دریافت نماید.
در بیانیه توضیحی این قانون آمده است: ” تایید دولت استرالیا جنوبی از تمام امکانات داخلی و بین المللی استفاده خواهد نمود تا اطمینان حاصل نماید که فقط کارآفرینان واقعی با ایده های نوآورانه به ویزای موقت دسترسی پیدا کنند ” و ” با جاهلین ایده بر اساس قانون برخورد خواهد شد”.
دولت محلی اعلام نموده است که ویزای جدید به ایجاد شغل بیشتر و جذب سرمایه گذار در ایالت کمک می کند.
ما اطمینان داریم که به این ترتیب می توانیم به این متقاضی ویزای استارت آپ ، بعد از شروع کار در استرالیا، اقامت دائم استرالیا جنوبی را ارائه نماییم زیرا آنها برنامه های کسب و کار خود را در قالب یک شرکت جدید موفق راه اندازی نموده اند و در ایالت ما شغل ایجاد می نمایند.”
ویزای استارت آپ استرالیا بدون سرمایه اولیه
رشد فروش از دغدغه های اصلی مدیریت سازمان است. اما فروش از مهمترین مهارتهای مدیر عالی سازمان نیست. برای صاحبان مشاغل ، اشتیاق و چشم انداز آنان نسبت به کسب و کارشان این است که شرکت خود موفق نمایند. مدیر دائم با خود میگوید که چرا ما رشد نمی کنیم ؟
مدیران فروش غیرحرفهای که فقط در دو همایش فروش شرکت کرده یا یک دوره MBA یکساله بی محتوا شرکت کرده اند ، دائما با 4 افسانه پیرامون فروش ، موجب کندی یا عدم رشد فروش سازمان خود میشود. بیشتر مشکل ما این است که مدرسان یا سخنرانان این کلاسها یا همایشها ، یا اصلا تجربه علمی ندارند و یا تجربه ایی در یک حوزه خاص مثل B2B یا B2C فقط دارند و ان تجربه را به زور میخواهند در مغز مخاطبان خود فرو نمایند.
در ادامه پنج مکالمه خود با مدیران فروش را خواهم آورد. تمرکز آنها روی تمایل به رشد 10٪ ، 20٪ و حتی 30٪ در سال است. آیا فروش شما نیز بر اثر همین افسانه ها در حال سقوط است؟
افسانه هایی که باعث جلوگیری از رشد فروش
شرکت مشاوره مدیریت اینتربرند Interbrand به عنوان شرکت صاحبنظر در عرصه تعریف استانداردهای برندسازی و همچنین ارائهدهنده یک استاندارد ارزش گذاری برند در جهان، لیست ۱۰۰ برند ارزشمند دنیا در طی سال 2019 را برای 20امین سالی متوالی اعلام نمود. تیم مشاوران مدیریت طبق سنوات ( ۲۰۱۳ , ۲۰۱۴ , ۲۰۱۵ , ۲۰۱۶ , 2017 , 2018 ) این اطلاعات برای شما محیا نموده است.
ارزشگذاری برند در استاندار اینتربرند بر اساس 10 معیار انجام میشود : وضوح، تعهد، حکمرانی، پاسخگویی، ارتباط، مشارکت، تمایز، انسجام، صحت و حضور. اپل به شدت از تعامل، تمایز و انسجام برخوردار بوده است.
ارزش برند اپل به 234.241 میلیارد دلار آمریکا رسید که نسبت به سال گذشته 9٪ افزایش داشته است. گوگل و آمازون در رتبه های 2 ، 3 با ارزش های تجاری به ترتیب 167.173 میلیارد دلار و 125.263 میلیارد دلار قرار گرفتند.
نسبت به ارزشگذاری 100 برند برتر در سال 2018 ، فیس بوک از رتبه نهم به رتبه دوازدهم سقوط کرد و ارزش برند با 12 درصد کاهش به 39.857 میلیارد دلار رسید.
امسال تازه واردی مانند Uber است که در این لیست رتبه 87 را دارد و رتبه 98 متعلق به LinkedIn است . در این گزارش همچنین مشخص شده است که صنعت خرده فروشی لوکس همچنان با سرعت رشد 11 درصدی نسبت به سال گذشته ، با سریعترین رشد در حال رشد است. Gucci به تنهایی شاهد افزایش 23٪ در ارزش برند خود در سال جاری بوده و به رتبه 33 رسیده است. همچنین در این لیست ، Louis Vuitton رتبه 17 و Chanel رتبه 22 را به خود اختصاص داده است.
ادامه مطلب : ۱۰۰ برند برتر و ارزشمند جهان در سال 2019
یک طرح توجیهی ( برنامه کسبوکار ، طرح کسب و کار تجاری ، بیزینس پلن Business Plan ) یک سند نوشتاری است که کسبوکار شما، اهداف و استراتژیها و بازاری که هدف قرار خواهید داد و پیشبینی مالی تان را شرح میدهد. داشتن یک برنامه کسبوکار مهم است زیرا به شما کمک مینماید تا اهداف واقعبینانه، تامین مالی خارجی ( تامین مالی از خارج از شرکت )، ارزیابی نحوه دستیابی به موفقیت، روشن کردن اامات عملیاتی و ایجاد پیشبینیهای مالی منطقی را در یک سند در کنار هم داشته باشید. آمادهسازی طرح توجیهی همچنین به شما کمک خواهد کرد تا بر روی نحوه عملکرد کسبوکار جدید خود تمرکز کنید و بهترین شانس موفقیت را به آن بدهید.
تامین کمک مالی برای شروع کسبوکار جدید به طور مستقیم با قدرت طرح توجیهی شما ارتباط دارد. برای اینکه یک نامزد جدی برای دریافت سرمایه از یک موسسه مالی یا سرمایه گذاران به حساب آیید، باید نشان دهید که شما در تمام جنبههای کسبوکار خود دارای توانایی کافی برای کسب سود را دارید.
چطور با استفاده از انواع روش فروش ، که توسط متخصصان در خصوص نحوه تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل است میتوان سطح فروش خود را افزایش دهیم.
اگر بخواهیم به زبان ساده بگوییم، اگر فروش نداشته باشید، کسب و کار شما خواهد مرد و استثنائی نیز در این زمینه وجود ندارد. این موضوعی است که فراگیری روش فروش امتحان شده را ضروری می کند. نکته اصلی دانستن آن است که چگونه بفروشیم. این موضوعی است که من بیش از یک دهه در سراسر جهان در حال ترویج آن بوده ام. شناسایی مشتریان و روش فروش موفقیت آمیز به آنها خصوصا در مورد شرکت های کوچک و متوسط و کارآفرینان یکی از بزرگترین چالش هایی است که می شناسم.
با در نظر داشتن این موضوع، ایجاد مهارت های خوب فروش برای موفقیت شما ضروری است، بنابراین در اینجا مهارت های ضروری فروش ارائه می شوند تا به شما کمک شود که فروش تان را افزایش دهید و به موفقیت دست یابید. این روشهای فروش برای همه افراد هستند، چه افراد مبتدی و چه افراد حرفه ای. قبلا 10 تکنیک طلایی فروش را آموزش داده ایم ، اکنون 39 روش فروش را بررسی مینماییم.
البته، محصول یا خدمت شما بهترین است. به همین دلیل هم هست که شما در این کسب و کار هستید. شما می خواهید دنیا این موضوع را بداند، اما نخست باید مشتریان تان را بشناسید. از قبل برنده بودن به این معنی است که پیش از ملاقات با مشتریان خود، هر آنچه می توانید انجام دهید تا همه جزئیاتی که به هدف تان کمک خواهند کرد را شناسایی کنید – از کوچکترین مشاهدات تا بزرگترین تصاویر.
نقاط قوت، نقاط ضعف، جاه طلبی ها، شکست ها، رقبا و چالش های مشتریان تان را بیابید. پیدا کردن آگاهی هر چه بیشتر قبل از ملاقات با مشتری نه تنها به شما اطمینان می دهد بلکه مشتریان را به سمت شما جلب خواهد کرد.
اگر فروش آیین و مسلک شما باشد (و باید هم باشد)، محصولات و خدماتی که دارید می فروشید باید حامل ایمان شما باشند. به عبارت دیگر، قبل از اینکه به دیگران بفروشید، باید محصول یا خدمت تان را به خودتان بفروشید. این اولین گام در روانشناسی فروش می باشد.
و اگر به آنچه دارید می فروشید ایمان کامل داشته باشید، شانس بیشتری خواهید داشت که این ایمان را در دیگران هم ایجاد کنید. اما چطور می توانید بفهمید که آیا فروخته شده اید یا نه؟ این را امتحان کنید: یک تکه کاغذ بردارید، یک خط در وسط آن بکشید. ستون سمت چپ را “فروخته نشده” و ستون سمت راست را “فروخته شده” بنامید. اکنون همه ویژگی ها یا جنبه هایی که دارید می فروشید را در ستون مربوطه لیست کنید. من حداقل هفته ای دو بار این تمرین را انجام می دهم.
حال با مولفه هایی از محصول یا خدمت تان که به طور کامل خود را وقف آنها نکرده اید به کار خود پایان می دهید – و می توانید بر روی آنها کار کنید تا نسبت به آنچه دارید می فروشید ایمان کامل پیدا کنید. تنها بعد از این کار است که برای فروش آماده هستید.
تعیین ارزش برند ( ارزشگذاری برند ) یکی از حوزه های مدیریت برند است که با تناقض و مناقشه همراه است. هر سال، شرکتی مثل اینتربرند ، برندهای برتر جهان را با تعیین ارزش دارایی های غیر ملموس شان رتبه بندی می کنند. تقریبا هرسال، بعد از اینکه این رتبه بندی ها علنی می شوند، بحث بر سر این موضوع شکل می گیرد که چرا رتبه بندی برندهای برتر در شرکتهای مختلف، متفاوت است و چرا تعیین ارزش برند این شرکتها تا این اندازه متفاوت است. این پدیده ماهیت پیچیده تعیین ارزش برند به عنوان یک موضوع و تفاوت ها در روش های تعیین ارزش برند موجود که به این پیچیدگی می افزایند را نشان می دهد.
صرفنظر از مناقشه ها و بحث های بیشماری که هر ساله در خصوص رتبه بندی های صورت گرفته بر اساس ارزشگذاری برند صورت می گیرد، این موضوع همچنان جنبه مهمی از برندسازی می باشد. تعیین ارزش برند در دنیای شرکت ها به طور فزاینده اهمیت پیدا می کند، چرا که سازمان ها به طور فزاینده تلاش می کنند تا یک عدد و رقم مالی به مهمترین دارایی های غیر ملموس شان، برندها، اختصاص دهند. تعیین ارزش برند پیوندی استراتژیک بین استراتژی، بازاریابی، و تامین مالی می باشد. تعیین ارزش برند دیدگاه ها و بینش هایی در خصوص بازگشت سرمایه بازاریابی و تاثیر آن بر پایه دارایی غیر ملموس یک سازمان فراهم می کند. مدیریت استراتژیک برند، که بازگشت سرمایه، عایدی ها و سودآوری نقشی حیاتی در آن ایفا می کنند، کارآمدتر خواهد شد زمانی که ارزشگذاری در این فرایند تلفیق شود.
در طول سالیان گذشته، شناخت ارزشگذاری برند به عنوان ابزاری استراتژیک، به پیدایش رویکردهای ارزشگذاری متعددی منجر شده است. این یک تحول دلگرم کننده است، از این حیث که این حوزه اکنون بین متخصصان حوزه برند، بازاریاب ها، رهبران کسب و کار، ناظران و مسئولان امر به طور جدی به رسمیت شناخته شده است. از سوی دیگر، واقعیت نگران کننده آن است که وجود شیوه های ارزشگذاری متعدد، پیچیدگی ها و ابهاماتی در بین صاحبان برند و دیگر گروه های ذینفع ایجاد کرده است.
تعیین ارزش برند : سیر تکاملی یک شیوه استراتژیک
طرح توجیهی ویزای سرمایه گذاری کانادا جزو مهمترین مدارکی می باشد که برای اخذ ویزای سرمایه گذاری و یا کارآفرینی کانادا به آن نیاز خواهید داشت.
کانادا یکی از بزرگ ترین مقصدهای مهاجرت جهان است، با بیش از ۲۵۰ هزار مهاجر جدید که هر ساله به کانادا میرسند تا از اقتصاد قوی کشور و سیستم مهاجرتی پیشرفته بهره مند شوند (سیستمی چنان پیشرو که اداره آمار دولت کانادا پیش بینی میکند که تا سال 2031، نیمی از تمام افراد شاغل در کشور در خارج از کشور به دنیا آمدهاند).
با سطح فعلی فرصت برای مهاجرت به کانادا، هرگز زمان بهتری برای درخواست ویزای مهاجرت کانادا وجود نداشته است.
بخش مهاجرت کانادا برای کمک به افرادی که به دنبال زندگی و کار در کانادا برای گرفتن ویزا فوری و با حداقل دردسر هستند ایجاد شدهاست و مشاور مهاجرت کانادا، میتواند به همه شما در مورد نیازهای ویزای کانادا کمک کند.
همچنین تعدادی از برنامههای مهاجرت خانوادگی در کانادا وجود دارد؛ ۴۰ درصد مهاجرت سالانه به کانادا تحت تجدید دیدار خانوادگی و برنامههای پناهندگان است.
طرح توجیهی ویزای سرمایه گذاری کانادا و بیزینس پلن استارتاپ کانادا
طرح توجیهی ویزای سرمایه گذاری آلمان سندی است که حتما باید به صورت حرفه ای تهیه و در اختیار سفارت آلمان در تهران قرار گیرد.
این سند جزو مهم ترین مدارکی می باشد که برای اخذ ویزای سرمایه گذاری و یا ویزای کارآفرینی آلمان حتما باید آن را از قبل تهیه نموده باشید.
کشور آلمان خانه ده ها هزار کسب و کار است که از یک شرکت تک نفره تا یک شرکت بزرگ چند ملیتی تشکیل شده است.
در حقیقت، بخش بزرگی از دلیل برتری اقتصاد آلمان در سطح جهانی می تواند در این نکته دید که این کشور که تمام تسهیلات لازم برای ویزای سرمایه گذاری آلمان را در اختیار علاقه مندان به راه اندازی استارتاپ ها قرار می دهد.
به همین خاطر است که کسب و کارهای کوچک و متوسط SME ها روی حرکت و قدرت اقتصاد آلمان اثری بزرگی داشته اند.
دولت آلمان برای تاسیس همه نوع کسب و کاری کاملا آغوش خود را باز نگهداشته است – صرفنظر از اینکه سرمایه گذار یک فرد آلمانی است یا خارجی
ادامه : طرح توجیهی ویزای سرمایه گذاری آلمان
یکی از مفاهیم مهم مدیریت برند است و زمانی که بحث شناخت برند آنلاین است ، در اصل به بخشی از برنامه وب برندینگ اشاره مینماییم. زمانی که از برند و برندسازی حرفی به میان می آید ؛ حتما با واژگانی مانند : برند ما شناخته شده نیست یا کسی برند ما را نمیشناسد برخواهید خورد.
اگر شما بازاریاب اینترنتی هستید یا یک خانم تاجر که کسبوکار خود را در اینترنت تبلیغ میکند و میخواهید برند شما خارج از دایره کنونی مشتریانتان شناخته شود باید بدانید که هدف نهایی بازاریابی این است که بازار هدف خود تا جای ممکن بزرگ نموده تا در دهانه قیف فروش ، تعداد بیشتری از مشتری راغب را جذب و شانش فروش را افزایش دهید. شناخت برند یکی از مفاهیم مهم مدیریت برند است.
مشتریان امروزی به دنبال تضمین هستند، سرعت بالا و ارائه خدمات استثنایی در پیرامون فروش بسیار حائژ اهمیت است. هنگام ایجاد یک فروشگاه اینترنتی، خدمت به مشتری میتواند به یک عامل مهم در تصمیم خرید نهایی تبدیل شود. کیفیت بالا ، شناخت برند را افزایش خواهد داد.
مشتریان شما، مانند همه مشتریان میخواهند بدانند، برند شما دوست داشته باشند و به شما اعتماد کنند. من معتقدم که بازار هدف شما باید شما را به عنوان فردی که پشت آن قرار دارد، بپذیرد قبل از اینکه آنها آنچه را که ارائه میکنید را بخرند. بدون شناخت برند و ایجاد ارتباط عاطفی با آن ، فروش بالا و مستمر شکل نخواهد گرفت. آیا فکر میکنید که دیجی کالا میتواند در حضور برندی مانند آمازون حتی یک روز دوام آورد ؟
درباره این سایت